یه بار بهم بگی عمو به یه جهان میارزه
نفس نفس نفس نزن دلم داره میلرزه
داغ علی برام بسه، عموت توون نداره
سخته ببینم تو حرم دیگه جوون نداره
به جای گُل چرا سنگبارونه سرت؟
چقدر مثل حسن شده دمای آخرت
آینهی دق شدی چه سخته بردنت
حرف عسل زدی عمو پاشیده اون تنت
حسین وای، حسین وای، حسین وای
دیر اومدم کنار تو دورت برو بیا بود
تکون دادم تن تو رو تنت پُر از صدا بود
به خدا هیچی بدتر از تشیع یه جوون نیست
همش میگم حسین نه این صدای استخون نیست
چی اومده سرم؟
چی اومده سرت؟
چه جوری تو رو بغل کنم نریزه پیکرت؟
قد بلند تو منو خمیده کرد
پاشیده میشه خیمهها پاشیده برنگرد
حسین وای